بسم الله الرحمن الرحیم

مشاهده بهشت و دوزخ

أمیرالمؤمنین علیه السلام در خطبۀ 184 نهج البلاغه که به خطبۀ متقین مشهور است ویژگی های شیعۀ خاص و فرد با تقوا را بیان میکنند. نهمین ویژگی شیعیان خاص این است که حالی بدست می آورند که گویا بهشت و جهنم را مشاهده کرده و از لذات بهشتی بهره مند و از حرارت جهنم عذاب می شوند.

فهرست
  • ↓۱- متن
  • ↓۲- آثار مشاهده بهشت و جهنم
  • ↓۳- دشوار بودن رسیدن به این مرحله
  • ↓۴- ماجرای جوانی که به علم الیقین رسیده بود
  • ↓۵- مطالب مرتبط

متن

فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ؛ ویژگی بعدی افراد با تقوا این است که رابطۀ آنها با بهشت و جهنم به نحوی است که گویا آن را میبینند.

(این مرحله پس از تحصیل مراحل پیش بدست می‌آید زیرا در عبارت از حرف فاء استفاده شده و چنین آمده فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کمَنْ قَدْ رَآهَا و نفرمودند «هُمْ وَ الْجَنَّةُ کمَنْ قَدْ رَآهَا»)

آثار مشاهده بهشت و جهنم

در حکمت 30 نهج‌البلاغه دارد، که اگر انسان عشق به بهشت داشته باشد، دنبال شهوات نمی‌رود و خیلی از مشکلات او حل خواهد شد، اگر ترس از جهنم داشته باشد، خیلی مقاومتش زیاد می‌شود. بنابراین مقاوم نبودن افراد یا شهوت‌رانی‌ آنها و به دنبال شهوات رفتنشان بخاطر این است که معاد، بهشت و جهنم را قبول ندارند!

این اثر عشق به بهشت و ترس از جهنم است ولی افراد با تقوا از این مراحل عبور کرده و به نحوی شده اند که گویا بهشت و جهنم را میبینند. فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ؛ افراد با تقوا مانند کسی هستند که بهشت را دیده است و اصلا گویا همین الآن در ناز و نعمت بهشتی قرار داشته و از آن بهره میبرند، وَ هُمْ وَ النَّارُ کمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ؛ در ارتباط با جهنم نیز به گونه ای هستند که گویا جهنم را دیده اند و هم اکنون گرفتار عذاب آن هستند.

این مطلب در قرآن نیز آمده و در سورۀ تکاثر میفرماید: [كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ]؛ اگر به مرحلۀ علم الیقین برسید، همین الان دوزخ را می‌بینید.

دشوار بودن رسیدن به این مرحله

رسیدن به این مرحله کار آسانی نیست کسانی که به این مرحله رسیده‌اند سختی‌های زیادی کشیده‌اند خیلی روی خودشان کار کردند، از همه چیز گذشتند تا عشق خدا را بدست آورند لذا اصلا نمی‌توانند در این دنیا بمانند، چه برسد به این که بخواهند وابسته به این دنیا بشوند و از غیر خدا اطاعت کنند.

خداوند در مقابل سختیهایی که افراد با تقوا متحمل شدند به آنها علم الیقین میدهد تا بهشت و دوزخ را مشاهده کنند.

حدیث محنت فرهاد و کوه بیستون کندنبه کار من چه ماند ؟ که در عشق تو جان کندم
(دیوان اشعار اوحدی: غزل 500.)

بیستون سمت باختران است در این کوه مجسمه‌هایی کنده شده که انسان تعجب میکند چگونه در زمان‌های سابق توانسته اند خودشان را آنطور با ظرافت نگه داشته و آن مجسمه‌ها را بکند!؟ این زحمت‌ها را چه کسانی کشیده اند؟ آنها عاشق بودند و به خاطر عشقشان سختی‌های زیادی متحمّل شده تا توانستند این کار را انجام دهند.

البته آنها کجا و شیعیان خاص حضرت کجا؟ آنها با عشق مجازی توانستند کوه بیستون را بکنند، شیعیان واقعی و افراد با تقوا که عشق حقیقی دارند چه می کنند؟!

در دست دیگران مالست و اسبابست و سیم و زرمن مسکین سری دارم که در پای تو افکندم
(دیوان اشعار اوحدی: غزل 500.)

ماجرای جوانی که به علم الیقین رسیده بود

اسحاق بن عمار از امام صادق نقل می‌کند: «إنّ رسولَ اللّه صَلّى بالنّاسِ الصُّبحَ»؛ رسول خدا صلوات الله علیه نماز جماعت صبح را خواندند «فنَظَرَ إلى شابٍّ في المَسجِدِ»؛ سپس به جوانی که در مسجد بود نگاه کردند «مُصفَرّا لَونُهُ» دیدند رنگش زرد است، «قد نَحُفَ جِسمُهُ»؛ جسم لاغری دارد «غارَت عَيناهُ»؛ چشم‌ها به گودی افتاده است. حضرت فرمودند: «كَيفَ أصبَحتَ؟»؛ چه حالی داری؟ گفت: «أصبَحتُ يا رسولَ اللّهِ مُوقِنا»؛ یا رسول الله به مرحله‌ی یقین رسیدم. فرمودند: «فما حَقيقَةُ يَقينِكَ؟» علامت آن چیست؟

گفت پیغامبر صباحی زید راکیفَ اصبحتَ ای رفیق با صفا
گفت: عبداً مومناً! باز اوش گفت:کو نشان ازباغ ایمان گر شکفت؟
(مثنوی معنوی: دفتر اول بخش 158.)

آن جوان بطور مفصل حالات خود را بیان کرد که علامت یقین من این است که دائم محزون هستم، شبها بیدار هستم، از دنیا رویگردان شده ام، عرش خدا را میبینم، بهشت و جهنم را می‌بینم، بهشتیان و جهنمیان را می‌بینم و ....

حضرت فرمودند: «هذا عَبدٌ نَوَّرَ اللّه ُ قَلبَهُ بالإيمانِ»؛ این بنده ای است که خدوند نور ایمان را در قلبش افکنده است سپس به او فرمودند این حال خود را حفظ کن. او نیز از رسول خدا خواست تا دعا کنند در رکاب حضرت شهید شود، حضرت برایش دعا کردند و همین‌طور شد؛ در جنگ موته شرکت کرد و دهمین نفری بود که در رکاب رسول خدا صلّی الله علیه و آله به شهادت رسید.(الکافي ج۲ ص۵۳) انسان می‌تواند با تلاش و مراقبه به این مرحله برسد.

مطالب مرتبط

ماجرای خطبه متقین

خطبه متقین (همام)

دانلود شرح خطبه متقین جلسه۴