امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبۀ متقین از نهج البلاغه ویژگی دومی که برای متقین بیان میکنند بحث لباس متعادل است که میفرمایند: «وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصادُ». در این مقاله به تفسیر این عبارت و شاخصههای لباس مناسب در اسلام پرداخته شده است.
«وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصادُ» پوشش فرد باتقوا اعتدال است یعنی متقین در پوشیدن اعتدال را رعایت میکنند.
بعضیها لباسهای اشرافی و گرانقیمت میپوشند آفت این گونه لباس این است که کمکم ارزش افراد به لباس و ظاهر آنها میشود و میگویند: «دارندگی برازندگی»
برخی در پوشش اهل ریا هستند و از اقتدای به علی علیهالسلام فقط پشمینه پوشیدن را دارند، در صورتی که حتی حضرت علی علیهالسلام نیز تا آخر عمر پشمینهپوش نبود! اگر میخواهید به علی علیهالسلام اقتدا کنید، به نهجالبلاغۀ حضرت اقتدا کنید، لباس ریایی کار به جایی نمیبرد.
مرا جامی بده وین جامه بستان | مرا نقلی بنه وین خرقه بفرو |
اگر تحولی در انسان ایجاد نشود با خرقه و جامه، کار به جایی نمیرسد.
بعضی لباسهای رسوا و ناجور میپوشند که ناهنجاریهای اجتماعی به بار میآورد.
برخی پوشش کثیف و ژولیده دارند و حال مردم را به هم میزند.
تمام این پوششها غیرمتعارف و غیرمتعادل است، اما انسانهای باتقوا باید طوری لباس بپوشند که این عوارض را نداشته باشد.
شخصی برای حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله دوازده درهم هدیه آورد (البته از آن افرادی بود که حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله از او هدیه قبول میکرد!) لباس حضرت نیز پوسیده و کهنه شده بود، پول را به علی علیهالسلام دادند فرمودند برو برای من لباسی یا پیراهنی بخر! امیرالمؤمنین علیهالسلام یک پیراهن دوازده درهمی خرید و آورد، حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله نگاهی به لباس کرده فرمودند: «يَا عَلِيُّ غَيْرُ هَذَا أَحَبُّ إِلَيَّ أَ تَرَى صَاحِبَهُ يُقِيلُنَا»؛ یا علی دوست دارم لباس دیگری تهیه کنم آیا فروشنده این لباس را پس میگیرد؟ أمیرالمؤمنین رفتند و فروشنده لباس را پس گرفت سپس دوازده درهم را به حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله دادند و گفتند خودتان هر طور میخواهید لباس بخرید! با هم راه افتادند در بین راه دیدند کنیزی در حال گریه کردن است، فرمودند چرا گریه میکنی؟ گفت اربابم به من چهار درهم داده بود آن را گم کردهام! حضرت از آن دوازده درهم، چهار درهم را به کنیز دادند.
راه خود را ادامه دادند تا اینکه یک پیراهن به چهار درهم خریدند. در راه برگشت، شخصی را دیدند که لباسش کهنهتر و پوسیدهتر از لباس قبلی حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله بود، فرمودند: این پیراهن را چهار درهم خریدم پیراهن خوبی است، تو نیز این چهار درهم را بگیر و برو از فلان مغازه بخر.
در حال برگشت دیدند هنوز کنیز آنجا است و گریه میکند، فرمودند: چرا نرفتی؟ گفت دیر شده، اگر الان بروم، اربابم با من برخورد سختی میکند و میگوید چرا دیر کردی؟! حضرت فرمودند: برویم من وساطت میکنم.
به درب منزل ارباب کنیز که رسیدند حضرت صاحبخانه را صدا زدند. کمی طول کشید سپس صدا آمد که بله یا رسولالله؟ حضرت فرمودند آیا صدای من را میشنیدی!؟ گفت بله! فرمودند پس چرا جواب نمیدادی؟ گفت: خواستم این صدای با برکت شما در خانه بیشتر بپیچد.
حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله فرمودند این کنیز شما پول را گم کرده بود که دیر آمد قبولش کنید. مولایش گفت به احترام شما آزادش میکنم!
حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله فرمودند: «مَا رَأَيْتُ اثْنَيْ عَشَرَ دِرْهَماً أَعْظَمَ بَرَكَةً مِنْ هَذِه»؛ من هیچ دوازده درهمی ندیدم که به این اندازه برکت داشته باشد؛ هم من پیراهن خریدم، هم یک نفر دیگر پیراهن خرید، هم پول گمشدهۀ این کنیز را به او دادیم و هم این کنیز آزاد شد. (بهج الصباغة فيشرح نهجالبلاغة، ج 12 ، ص 420)
اگر انسان پولش را مدیریت کند هم برای خودش لباس تهیه میکند، هم برای دیگران و هم ارزشی زندگی میکند.
لباس شاخصههایی دارد که در سورۀ نحل و سورۀ اعراف آمده است:
[وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ]؛ خداوند لباس و پوششی به شما داده است که از خطرات و از سردی و گرمی حفظتان کند.(النحل: 81)
در سورۀ اعراف آمده است: [يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ] ای انسان! برایت لباسی از آسمان فرستادیم که عیبپوش و زیبا است و البته لباس تقوا بهتر از آن است.(الاعراف: 26) این که میفرماید از آسمان فرستادیم یعنی تقدس دارد بنابر این اگر لباسی موجب تنفر باشد و عواقب زشتی در پی داشتهباشد، این لباس مقدس نیست و آن طور که خدا میخواهد نمیباشد همچنین اگر لباس عیبپوش نباشد بلکه خودش عیب باشد یا اگر لباس، انسان را از خطرات حفظ نکند بلکه موجب شود خطرات اجتماعی انسان را تهدید کند لباس خوبی نیست.
«علاء بن زیاد حارثی» بیمار شده بود و أمیرالمؤمنین علیهالسلام به عیادت او رفتند، دیدند خانهای وسیع دارد، فرمودند تو به این خانه در آخرت بیشتر احتیاج داری! سپس فرمودند: آیا میخواهی به نحوی رفتار کنی که این خانه به درد آخرتت نیز بخورد؟ مهمانداری کن، صلۀ رحم انجام بده، هر کس با این خانه مرتبط است و حق و حقوقی دارد، حقش را رعایت کن.
علاء بن زیاد گفت: «يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَشْكُو إِلَيْكَ أَخِي عَاصِمَ بْنَ زِيَادٍ»؛ ای امیر مؤمنان از برادرم عاصم بن زياد شکوه دارم. حضرت فرمودند: چه شده است؟ علاء گفت: برادرم لباس پشمی و ژولیدهای پوشیده و سر به بیابان گذاشته است. حضرت فرمودند: بگویید پیش من بیاید! عاصم بن زياد آمد و حضرت فرمودند: «يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ»؛ شیطان فریبت داده و تو داری با خودت دشمنی میکنی! «أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ»؛ آیا نمیخواهی به زن و بچهات رحم کنی؟
لباسی کهنه پوشیدی و بیابان گرد شدهای!؟ حق زن و بچهات چه میشود؟ خرج آنها چه میشود؟...
عاصم گفت: «يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَجُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ؟»؛ شما که لباس و غدایتان از من بدتر است! حضرت جواب داد: «وَيْحَكَ إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ»؛ وای بر تو من که مثل تو نیستم! «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَيْلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ»؛ خداوند بر رهبران حق واجب کردند که خودشان را در حد ضعیفترین قشر جامعه قرار دهند تا آن کسی که چیزی ندارد و فقیر است، به هم نریزد.( شرح نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 200)
در هر صورت آنچه در اسلام توصیه شده این است که لباس عیبدار نباشد و این لباس حضرت نیز عیب نبود، تمیز و خوب بود نهایتاً از نوع سطح پایین جامعه بود و لباس حضرت باید به همین شکل باشد زیرا علی علیهالسلام رهبر است و لباس رهبر عادل باید در حد ضعیفترین مردم باشد.
برای عبارت «وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصادُ» میتوان معنای عمیقتری در نظر گرفت یعنی ویژگی دوم شیعیان این است که آنها سر تا پا اعتدال هستند، سرتاسر زندگیشان تعادل است، افراط و تفریط در هیچ قسمت از زندگیشان دیده نمیشود. اگر انسانی اعتدال نداشت، تعادل ندارد، تعادل که نداشت برایش تصمیم میگیرند.
روز هفتمی که حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله از دنیا رفته بود أمیرالمؤمنین علیهالسلام حکمت حکمت ۱۰۵ و حکمت ۱۰۹ بیان کردند، در حکمت ۱۰۵ آمده است که افراط و تفریط ایجاد میکنند و برایتان تصمیم میگیرند و در حکمت ۱۰۹ آمده که شما با چنین تصمیمگیریهایی چگونه مواجه شوید.
اگر انسان اعتدال داشت، تعادل دارد و قطعا میتواند تغییر ایجاد کند و طرف مقابل چون مخالف تقوا است، اعتدال ندارد و اگر با فرد با تقوا در افتد زمین خواهد خورد. شاخص اعتدال علی علیهالسلام است اگر فردی واقعا باتقوا باشد و در شیوه و روش زندگی نیز اعتدال داشته باشد، آسیبپذیر نخواهد بود.
درحکمت ۳۱۰ آمده است که به علی علیهالسلام گفتند: «بِأيِّ شيءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَان؟»؛ چگونه توانستی بر همه غلبه کنی؟ حضرت فرمودند: «مَا لَقِيتُ رَجُلاً إِلاَّ أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ»؛ با هر کس مواجه شدم، از نیروی خودش علیه خود او کمک گرفتم. بنابراین فرد باتقوا به خاطر تعادل کاملی که دارد برای او تصمیم نمیگیرند و آسیبپذیر نیست.