أمیرالمؤمنین علیه السلام در خطبۀ 184 نهج البلاغه که به خطبۀ متقین مشهور است ویژگی های شیعۀ خاص و با تقوا را بیان میکنند. چهاردهمین ویژگی که برای شیعیان بیان میکنند این است که آنها اهل عفت بوده و پاک زندگی میکنند در این مقاله به بررسی عفت و آثار و فوائد آن پرداخته شده است.
وَ انفُسُهُم عَفیفِه؛ ویژگی دیگر شیعۀ باتقوا این است که شخصیتی پاک و عفیف دارد.
حضرت در نهج البلاغه میفرماید: «لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ»؛ اگر کسی عفیف باشد و پاک زندگی کند به زودی جزء ملائک خواهد شد و ملکی از ملائک به شمار میآید.(نهج البلاغه فیض الاسلام حکمت 466 ) بنابراین متقین مَلَک صفت و فرشته صفت هستند.
آیا میشود ملائک را دید و با آنها ارتباط داشت؟ بله! حضرت در خطبۀ اول نهج البلاغه میفرمایند: «مَضْرُوبَةٌ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَنْ دُونَهُمْ حُجُبُ الْعِزَّةِ وَ أَسْتَارُ الْقُدْرَةِ»؛ بین ملائک و انسانهایی که پایینتر از ملائکه هستند حجابهایی وجود دارد لذا نمیتوانند ملائک را ببینند. (اما کسی که هم ردیف ملک و بالاتر از ملک است میتواند ملک را ببیند.) این حجابها چیست؟ «حُجُبُ الْعِزَّةِ»؛ حجابهای عزت! یعنی مردم عزیز نیستند، اگر انسان نان عزتی بخورد، زندگی عزتی داشته باشد میتواند اوج بگیرد. «وَ أَسْتَارُ الْقُدْرَةِ»؛ حجاب دیگر پوششهایی از قدرت است. اگر انسان مانند حیوانات زندگی کند ضعیف میشود و چنین انسانی نمیتواند ملائکه را مشاهده کند باید قدرت ملکوتی داشته باشید تا حجابها کنار رود؛ انسان با عبادت، قدرت ملکوتی پیدا میکند؛ اول به اعضای بدنش مسلط میشود «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»(العنکبوت:45) سپس به ذهنش مسلط میشود لذا در نماز حضور قلب دارد و به خوبی متوجه میشود چه میگوید در ادامه به جایی میرسد که بر زمان مسلط میشود؛ آینده را میبیند، گذشته را میفهمد، سپس بر مکان مسلط میشود و طی الارض میکند. عبادت برای انسان قدرت میآورد و به اشیای خارجی مسلط میشود، تغییرات و تحول ایجاد میکند تاجایی که حضرت رسول صلّی الله علیه و آله شق القمر میکند.
انسانهایی که از قدرت های ملکوتی به دور هستند، و در مراحل حیوانیت باقی ماندند و از طرفی با عزّت زندگی نمیکنند و نان عزتی نمیخورند، حتما نمیتوانند از این عالم صعود کرده و ملائک را مشاهده کنند اما شیعیان باتقوا با زندگی پاک و عفیفانه حجابها را کنار زده و ملک صفت هستند.
عبدالله بن سنان از امام صادق علیهالسلام پرسید آیا ملائک برتر هستند یا انسانها؟
امام صادق علیهالسلام پاسخ او را با نقل کلامی از امام علی علیه السلام بیان کردند به این صورت که امام علی علیه السلام فرمودند: ملائک عقل دارند ولی شهوت ندارند، حیوانات شهوت دارند و عقل ندارند، اما انسان هر دو را دارد. «فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ الْمَلائِكَةِ»؛ پس هر انسانی که بتواند شهوت خود را کنار گذاشته و به دنبال عقل برود از ملائکه بهتر است(وسائل الشيعة: ج15، ص210)
اَنفُسُهُم عَفیفِه؛ آنها ملکوتی زندگی میکنند.
جهان مثال درخت است برگ و میوه ز توست | چو برگ و میوه نباشد شجر چه سود کند؟! | |
گذر کن از بشریت فرشته باش دلا | فرشتگی چو نباشد بشر چه سود کند؟! |
عرفا میگویند: «مَن تَرَکَ شَهوَتاً فَلَم یَجِد عِوَضَها فی قَلبِه هُوَ کَاذِبٌ فی تَرکُها»؛ هر کس ادعا کند شهوتی را کنار گذاشته ولی عوض آن را در شخصیت خود نبیند، و رشد نکند دروغ میگوید! یعنی معلوم میشود هنوز آن شهوت را رها نکرده است.(شرح نهج البلاغة (ابن أبی الحدید)، ج ۱۱، ص ۱۳۲)
بعد از شهادت علی علیهالسلام، عقیل (برادر حضرت) نزد معاویه رفت و معاویه به او گفت: «أَخْبِرْنِي عَنْ عَسْكَرِي وَ عَسْكَرِ أَخِيك»؛ ای عقیل لشگر من را با لشگر علی مقایسه کن و بگو چه تفاوتی با هم دارند؟
عقیل گفت: «مَرَرتُ بِعَسکَرِ اَخِی مَا رَأَيْتُ إِلاَّ مُصَلِّياً وَ لاَ سَمِعْتُ إِلاَّ قَارِئا»؛ یک شب به لشگر برادرم رفتم دیدم همه اهل مناجات هستند و نماز و قرآن میخوانند؛ زاهدان شب و شیران روز بودند. اما وقتی از کنار لشگر تو عبور کردم دیدم همه منافق هستند! یاران و خواص پیامبر مثل لشگر علی علیه السلام بودند و آنهایی که با پیامبر میجنگیدند دقیقا مثل سربازان تو بودند! (شرح نهج البلاغة (ابن أبی الحدید)، ج۲، ص ۱۲۴) فَاَنفُسُهُم عَفیفِه؛ شیعیان أمیرالمؤمنین علیه السلام پاک و عفیف هستند، آلوده نیستند.