بسم الله الرحمن الرحیم

صبر و مقاومت

أمیرالمؤمنین علیه السلام در خطبۀ 184 نهج البلاغه که به خطبۀ متقین مشهور است ویژگی های شیعۀ خاص و با تقوا را بیان میکنند. پانزدهمین ویژگی که برای شیعیان بیان میکنند این است که صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً؛ در دنیا صبوری و مقاومت میکنند در نتیجه آخرتی راحت و خوش خواهند داشت.

فهرست
  • ↓۱- متن
  • ↓۲- دنیا کوتاه است
  • ↓۳- معامله پر سود
  • ↓۴- اولیای الهی با خدا معامله نمیکنند
  • ↓۵- آیات توفیق
  • ↓۶- مطالب مرتبط

متن

صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً؛ شیعیان با تقوا ایام کوتاهی را صبوری و مقاومت می‌کنند و در پی آن زمانی طولانی در راحتی و خوشی قرار میگیرند.

دنیا کوتاه است

یکی از پایه‌های ایمان، صبر و مقاومت است. باید در مقابل شهوات و معاصی مقاومت کرد باید در برابر مشکلات و مصیبتها مقاومت کرد، تقوا مقاومت می‌خواهد!

صبر و مقاومت نیز پایه هایی دارد که در شرح حکمت 30 مفصل بیان شده است؛ عشق به بهشت، ترس از دوزخ، ترک وابستگی و انتظار مرگ اموری هستند که سبب می‌شوند مقاومت انسان زیاد شود، انسان باید تمام عمر صبر و مقاومت داشته باشد و اگر حضرت میفرمایند صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً؛ منظورشان این است که در تمام عمر اهل صبر و مقاومت هستند البته این زمان نسبت به آخرت زمان کوتاهی است أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً؛ اگر کسی در این زمان کوتاه صبر و مقاومت داشته باشد به راحتی طولانی دست مییابد. اکثر مردم دنبال راحتیهای زودگذر و دم دستی هستند و حاضر نیستند مدتی را صبر کنند تا به راحتی ابدی برسند آنها در بلا و مصیبت نمیتوانند مقاومت کنند و دین خود را از دست میدهند. «فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُونَ» به هر حال کسی که در مسیر خدا قدم می¬گذارد خیلی به اوسختی می‌دهند.

هر که دراین دیرمقرب‌تراستجام بلا بیشترش می‌دهند

معامله پر سود

تجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ؛ این صبر و مقاومت در مقابل آن راحت طولانی تجارتی سودآور است.

هر چه داری بده و دولت معنی بستانتا چو این نعمت ظاهر رود و آن ماند

(مواعظ سعدی: قطعات، شمارۀ 82)

تجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ؛ تجارتی سودآور است! [إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى، مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ]؛ خداوند از مؤمنان، جان و مالشان را به بهاى‌ اينكه بهشت براى آنان باشد میخرد.

انسان باید جان دهد، مال دهد تا بهشتی شود! سپس خداوند به مؤمنین میفرماید: [فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ]؛ پس بشارت باد بر شما نسبت به این معاملۀ پر سودی که انجام دادید.(التوبه:111) خریدار همیشه سعی می کند ارزان بخرد چند مغازه میرود هرکسی ارزانتر بدهد از او می‌خرد اما خدا گران می¬خرد.

اولیای الهی با خدا معامله نمیکنند

البته این بالاترین مقام نیست که انسان جان و مال خود را با بهشت معامله کند در واقع این معامله برای آنهایی است که احساس می کنند چیزی از خودشان دارند، آنها اهل معامله اند لذا این گونه با ایشان سخن گفته می‌شود، اما اولیاء خدا که فانی فی الله شده و هیچ چیزی برای معامله ندارند دیگر با آنها سخن از معامله نمی¬کنند بلکه این گونه سخن میگویند که؛ [ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى](الانفال: 17)؛ هنگامی که تیر پرتاب کردی در واقع تو تیر پرتاب نکرده‌ای، تو کاره‌ای نیستی خدا بود که تیر را پرتاب کرد! برای عارف فانی فی الله این اصطلاحات خرید و فروش کنار می رود، خرید و فروش برای مراحل اولیه است ولی در هر صورت آنهایی که جان و مال خود را با بهشت معامله نمودند سود کردند زیرا هر چه اینجا هست از بین می‌رود اما آن چه در آخرت است ماندنی و گرانبهاست!

یک عمر صبر و مقاومت در ظاهر سخت به نظر میرسد اما در واقع اینطور نیست يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُم؛ خدا این صبر و مقاومت را برای آنها آسان کرده است.

آیات توفیق

قرآن نیز در سورۀ لیل میفرماید: [فَأَمَّا مَنْ أَعْطي‌ وَ اتَّقي][وَ صَدَّقَ بِالْحُسْني][ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْري]( اللیل: آیۀ 5 الی 7)؛ این¬ها آیات توفیق هستند. مرحوم طبرسی در تفسیر آیۀ [فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْري] میگوید: «فَسَنُهَوِّنُ عَلَيه الطَّاعةَ مَرَّةً بَعدَ مَرَّة»(مجمع البيان: ج10، ص376) یعنی خداوند میفرماید هر کسی که سه کار انجام بدهد، اطاعت کردن و صبر و مقاومت در این مسیر را برای او آسان می‌کنیم. آن سه کار چیست؟

اول: [فَأَمَّا مَنْ أَعْطي‌]؛ آنهایی که فقط به فکر خودشان نباشند و اهل عطا و بخشش باشند چنانچه شیعیان این چنین هستند: «أَجْسَادُهُمْ نَحِیفَهٌ، وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِیفَهٌ»(نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 184) و علی علیه‌السلام که در رأس تمام اولیاء الهی بوده و کسی از او بالاتر نیست، می‌فرماید که «قَدِ اکْتَفَی مِنْ دُنْیاکم بِطِمْرَیهِ، وَمِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیهِ»؛ من از دنیای شما به دو عدد لباس و دو عدد نان اکتفا کردم «الَا وَإِنَّکُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَی ذلِکَ وَلکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ»؛ شما نمی‌توانید مثل من باشید ولی مرا با مجاهده و رعایت تقوا یاری کنید.

دوم: [وَ اتَّقي]؛ تقوا را رعایت کنند که قدم اول تقوی همان بحث زبان است که در ویژگی اول گذشت.

سوم: [وَ صَدَّقَ بِالْحُسْني]؛ باورهایشان را اصلاح کنند، چنانچه دربارۀ متقین حضرت میفرماید: «عظُمَ الْخَالِقُ فِي أنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ» باورشان به گونه ای است که خدا در قلب آنها بزرگ بوده و غیر خدا را واقعا کوچک می‌بینند.

اما اغلب مردم باورهایشان خراب است:

گاو را دارند باور در خدایی عامیاننوح را باور ندارند از پی پیغمبری
غزنوی

کسی که این سه را رعایت کند [فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى]؛ خداوند اطاعت الهی و صبر و مقاومت در راه خدا را برای او آسان میکند و به راحتی میتواند این تجارت پرسود را انجام دهد.

این آیات، آیات توفیق است و اگر کسی آن را رعایت نکند توان مقاومت ندارد، می‌گوید چقدر مقاومت کنیم؟ مگر میشود، مگر می‌توانیم؟ اما اگر این سه ویژگی عطا و تقوی و اعتقادات صحیح را داشته باشد، وعده‌ی قرآنی است که «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى» صبر و مقاومت در راه خدا را بر او آسان میکند.

مطالب مرتبط

ماجرای خطبه متقین

خطبه متقین (همام)

دانلود شرح صوتی خطبه متقین جلسه ۶