أمیرالمؤمنین علیه السلام در خطبۀ 184 نهج البلاغه که به خطبۀ متقین مشهور است ویژگی های شیعۀ خاص و با تقوا را بیان میکنند. شانزدهمین ویژگی که برای شیعیان بیان میکنند این است که أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا؛ دنیا آن ها را می خواهد اما آن ها از دنیا اعراض نمودند.
أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا؛ ویژگی بعدی فرد با تقوا این است که دنیا او را میخواهد، شرایط برایشان هست، اما او دنیا را نمیخواهند.
أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا؛بعضیها نمیتوانند دنیا را بدست آورند میگویند ما زاهد هستیم، اما شیعیان واقعی و با تقوا اینطور نیست که توانش را نداشته باشند، دنیا اینها را میخواهد، توانش را هم دارند اما از دنیا اعراض کرده اند.
در خطبهی 32 حضرت مردم را تقسیمبندی کرده میفرمایند: «وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْكِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ»؛ بعضی از مردم دنبال ریاست نیستند چون حقیرالنفس هستند. «وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ»؛ چون شرایط و وسایل برای آنها فراهم نیست «فَقَصَرَتْه الْحَالُ عَلَى حَالِهِ»؛ لذا کم آوردند، «فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ»؛ فقط اسم زیبای قناعت را با خود یدک میکشند «وَ تَزَيَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ»؛ و فقط لباس زیبای زهد به خود پوشیدهاند و می گویند ما دنیا را نمیخواهیم «وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ فِي مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًى»؛ اما هیچ شبی و هیچ روزی اینها زاهد نبودند!!
أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا؛ شیعیان خالص و با تقوا انسانهای ناتوانی نیستند، میتوانند دنیا را بدست آورند و دنیا به آنها روی آورده و آنها را میخواهد فَلَمْ يُرِيدُوهَا؛ اما آنها دنیا را نمیخواهند و همین برایشان درد سر درست می کند وسبب دشمنی و دعوا میشود چنانچه وقتی ابوذر را به تبعید میبردند حضرت به او فرمودند: «فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمِنُوكَ»؛ اگر تو از دنیای آنها میخوردی به تو امان میدادند، دوستت داشتند و دعوا راه نمیافتاد.( نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 130)
اگر کسی توان تحصیل دنیا را نداشته باشد کم کم باورش میشود وخیال میکند واقعا زاهد است!
خواجه پندارد که طاعت میکند | بیخبر از معصیت جان میکند |
(مولوی)
او فکر کرده است که آدم مطیع و زاهد و متقی است، و حال آن که چنین نیست! انسان باید به قلبش مراجعه کند آیا واقعا دنیا را می¬خواهد و توانش را ندارد یا از دنیا اعراض نموده است؟!
حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله دربارۀ خصوصیات آخر الزّمان فرمودند: «سَيَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ لاَ يُنَالُ فِيهِ اَلْمُلْكُ إِلاَّ بِالْقَتْلِ»؛ یک زمانی خواهد آمد که اگر کسی بخواهد رئیس شود حتما باید آدم بکشد سپس کلام خود را ادامه میدهند که اگر کسی بخواه پولدار شود باید به مردم ظلم کند، اگر بخواهد محبوب باشد باید چاپلوسی کند، در نهایت میفرمایند: «فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ اَلزَّمَانَ فَصَبَرَ عَلَى اَلْفَقْرِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى اَلْغِنَى»؛ اگر کسی آن زمان را درک کرد از تمام این امور دست بکشد حتی اگر قدرت تحصیل مال را دارد و میتواند از فقر نجات پیدا کند باز بر فقر خود صبر کند و بر روی خواسته های خود پا بگذارد و بگوید در چنین شرائطی فقر از غنی بهتر است زیرا اگر بخواهد به غنا و ثروت برسد باید خیلی هزینه کند. «وَ صَبَرَ عَلَى الْبِغْضَةِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْمَحَبَّةِ»؛ حتی اگر قدرت دارد که محبوب باشد باز به دنبال آن نرود، و بگوید بگذار مردم ما را نخواسته باشند، اگر قرار است انسان پارتیبازی کند تا محبوب شود اگر قرار است با چاپلوسی مدح این وآن را کند که محبوب شود بهتر است به دنبال این کار نرود «وَ صَبَرَ عَلَى اَلذُّلِّ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى اَلْعِزِّ»؛ حتی اگر قدرت بر عزت دارد باز بر ذلّت صبر کند، اگر باید با قواعد آنها بازی کند تا عزیز باشد، بهتر است به دنبال عزّت نرود. حضرت رسول می فرمایند در چنین زمانه ای انسان باید دست از خواسته های خود بکشد که اگر چنین کند،«آتَاهُ اَللَّهُ ثَوَابَ خَمْسِينَ صِدِّيقاً مِمَّنْ صَدَّقَ بِي»؛ خداوند ثواب پنجاه صدّیقی که من پیغمبر را قبول دارند به او میدهد. (وسائل الشیعة ج ۱۵ ص۲۶۳)
أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا؛ دنیا اینها را میخواهد، و توان تحصیل دنیا را دارند فَلَم یُریدُوها؛ ولی اینها به دنیا پشت کرده میگویند: ما اهلش نیستیم!.
دانلود شرح صوتی خطبه متقین جلسه ۶