أمیرالمؤمنین علیهالسّلام این خطبه را با این عبارت آغاز میکنند: «وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُ إِلَيَ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيْءٍ مِنَ الْحُطَام»؛ قسم به خدا، اگر تمام شب را بر روى خارهاى سعدان (خارى سه شعبه كه خوراك شتران است و سخت گزنده است.) به سر ببرم، و يا با غل و زنجير به اين سو يا آن سو كشيده شوم، خوشتر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت، در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم، و چيزى از اموال عمومى را غصب كرده باشم.
در ادامه ماجرای برادرشان عقیل را بیان میکنند که در تنگدستی شدید بسر میبرد و مکرّراً از حضرت درخواست مالی از بیتالمال را داشت، حضرت آهنی را داغ کرده نزدیک دست او بردند و او فریاد زد حضرت فرمودند: اى عقيل! از حرارت آهنى مىنالى كه انسانى به بازيچه آن را گرم ساخته است؟ امّا مرا به آتش دوزخى مىخوانى كه خداى جبّار با خشم خود آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچيز مىنالى و من از حرارت آتش الهى ننالم؟
سپس ماجرای رشوه دادن اشعث را نقل کرده و در نهایت میفرمایند: «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ وَ إِنَّ دُنْيَاكُمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا مَا لِعَلِيٍّ وَ لِنَعِيمٍ يَفْنَى وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَى»؛ قسم به خدا اگر هفت اقليم و آنچه در زير آسمانهاست را به من دهند تا خدا را نافرمانى كرده و پوست جوى را از مورچهاى ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد! و همانا اين دنياى آلوده شما نزد من از برگ جويده شده ملخ پستتر است! مَا لِعَلِيٍّ وَ لِنَعِيمٍ يَفْنَى وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَى؛ على را با نعمتهاى فنا پذير، و لذّتهاى ناپايدار چه كار؟!
نام فایل: | خطبه ۲۱۵ (عدالت).mp3 |
حجم: | ۹.۱ مگابایت |
تاریخ انتشار: | شنبه ۴ جمادیالثانیه ۱۴۴۳ |
نوع: | صوتی |
پیوند ثابت: |